beyadmandani

حرفهاي به ياد ماندني

خوشامد گويي

 با سلام خدمت شما بازديد كنندگان عزيز اميدوارم كه از اين تاخير سه ماهه حقير ناراحت نشده باشيد اميدوارم كه مطالب خوبي رو واسه تون تو وبلاگم بزارم چون وبلاگ متعلق به شماست وبنده درخدمت شما عزيزان. لطفا نظرات خود را براي وبلاگ ارسال كنيدbeyadmandani.loxblog.com

 باتشكرعبدلرضارضايي

areza2938@yahoo.com

[ جمعه 20 بهمن 1398برچسب:, ] [ 15:40 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]

  ايا تاحالا واسه شما اتفاق افتاده كه يكي رو دوست 

داشته باشيد ولي اون نه بهتون بگه دوستتون داره نه

حرفي بزنه  ؟ 

[ شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, ] [ 15:16 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]

 من كيم ؟ آن شكسته ، رفته ز ياد

 

تك درختی كه برگ و بارش نيست

پای در گل ، اسير طوفانها

آن خزانی که نوبهارش نیست


ورقی پاره از كتاب زمان

قصه ای ناتمام و تلخ آغاز

اشگ سردی چكيده بر سر خاك

نغمه هايی شكسته دردل ساز

 

 تو كه بودی ؟ همه بهار ، بهار

در نگاهت شراب هستی سوز

از كجا آمدی ؟ كه چشم تو شد

در شب قلب من ، طليعه ی روز

[ چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, ] [ 13:41 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]

براي تو مينويسم اي خدا...

 برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست... 


برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست ... 

برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست ... 

برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد... 

برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است... 

برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی... 

برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی... 

برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است... 

... تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است برای 

برای تویی که قلبت پـا ک است ... 

برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است... 

برای تویی که عـشقت معنای بودنم است... 

برای تویی که عـشقت معنای بودنم است... 

برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است... 

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است...

 

 

[ شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:43 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]

ارامش

 اگر دنبال آرامشي  تا اخرش بخون...

 

   راز آرامش درون دل نبستن است.


        این را بدان که در حقیقت هيچ چيزو هيچ كس به تو تعلق ندارد.

         راز آرامش درون در شادی است.افکار شادی آفرین را آگاهانه حفظ کن.


 

راز آرامش درون در آرزو نداشتن است.

این را بدان که شادی در درون تو جای دارد، نه در اشیاء و شرایط خارج از وجود تو.

راز آرامش درون در این است که همه چیز را همان طور که هست بپذیری.

آنگاه با امید و آرامش در جهت بهبودی آن قدم برداری.

راز آرامش درون در درک این مطلب است که تو نمی‌توانی دنیا را تغییر دهی.

اما می‌توانی خودت را تغییر دهی.

راز آرامش درون در دوستی با افراد مثبت است. 

از معاشرت با افرادی که طبیعتی خالی از صفا و صمیمیت دارند، اجتناب کن.

راز آرامش درون در ایجاد آرامش در محیط اطراف خویش است.

راز آرامش درون در یک زندگی ساده است.

ضروریات زندگی را دوباره برای خود تعریف کن. 

راز آرامش درون در داشتن وجدانی پاک است. به آرمان‌هایت پاینده باش.

راز آرامش درون در رفتار آزادانه است.

رفتاری که بر آمده از خود واقعی ات باشد، نه افکار دیگران.

راز آرامش درون در این است که در تمام مراحل زندگی از حق پیروی کنی.

راز آرامش درون در غبطه نخوردن به مال دیگران است. 


 

 

 

http://uploadtak.com/images/e3151_02.jpg

 

این را بدان که آنچه حق توست، هر طور شد خود را به تو خواهد رساند.

راز آرامش در گله‌مند نبودن است.

آنچه دنیا به تو می‌بخشد، در مقابل چیزی است که پیش‌تر ، تو به او بخشیده‌ای.

راز آرامش درون در این است که اشتباهات خود را بپذیری و بدانی که

فقط خود تو می‌توانی آنها را به موفقیت تبدیل کنی.

راز آرامش درون در این است که بر دشمن درونت غلبه کنی،

نه این که او را سرکوب کنی.

از آرامش درون در تمرین اراده است. حتی اگر نفست به شدت مخالف باشد.

راز آرامش درون در این است که دلت همیشه شاد باشد،

حتی هنگامی که دیگران عبوس هستند. 

راز آرامش درون در این است که به جای توقع خوشحالی از دیگران،

خود آنها را خوشحال کنی.

راز آرامش درون در این است که خیر و سلامت دیگران را خیر و سلامت خود بدانی.

راز آرامش درون در بی‌آزار بودن است. هرگز عمدا کسی را نرنجان.


راز آرامش درون کار کردن "در کنار دیگران"، نه "در مقابل" آنها.

 

لبخند بزن

 

[ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:59 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]

 براي عشق تمنا كن ولي خار نشو.

براي عشق قبول كن ولي غرورتت را از دست نده .

 براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو.

براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه.

براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن .

براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير .

براي عشق وصال كن ولي فرار نكن .

براي عشق زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن .

براي عشق بمير ولي كسي رو نكش .

براي عشق خودت باش ولي خوب باش

[ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, ] [ 14:8 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]

داستان كوتاه

 یک روز آموزگار از دانش‌آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می‌توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می‌کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف‌های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می‌دانند. در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست‌شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپه رسیدند درجا میخکوب شدند.

 

 

یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرأت کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست‌شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه‌های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

 

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می‌دانید آن مرد در لحظه‌های آخر زندگی‌اش چه فریاد می‌زد؟ بچه‌ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم، تو بهترین مونسم بودی. از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.»

قطره‌های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست‌شناسان می‌دانند ببر فقط به کسی حمله می‌کند که حرکتی انجام می‌دهد و یا فرار می‌کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک، با فدا کردن جانش پیش‌مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه‌ترین و بی‌ریاترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.

            

[ یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, ] [ 22:49 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]

قبول دارم

   قبول دارم

      فرزندان کوهستان همیشه بی دیوار زاده می شوند

     و بی حصار عاشق می شوند

     تو همین را می خواهی

    و من مجنون وار

   تیشه ای برمی دارم

  رو در روی این همه دیوار و این همه حصار

  آنچنان که تو می خواهی

  هی! آنان را باش

برای آنکه عشقی اتفاق نیفتد

همه قهوه خانه ها را بسته اند

همه قلیانها را شکسته اند

بی آنکه بدانند

برای چشیدن طعم سرانگشتان تو

حتی یک قرص نان هم کافی است

 

[ سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, ] [ 13:9 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]

گل سرخ

 به خانه می رفت

با کیف و با کلاهی که بر هوا بود
چیزی دزدیدی؟ پدرش گفت..
دعوا کردی باز؟ مادرش پرسید..
وبرادرش کیفش را زیر و رو می کرد
در پی آن چیز که در
 دل پنهان کرده بود..
تنها
 مادر بزرگش دیده بود
شاخه
 گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش
و خندیده بود..

حسین پناهیNazi mord   Hossein Panahi دانلود دکلمه فوق العاده زیبای نازی مرد حسین پناهی

[ یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:, ] [ 12:44 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]

آرزوهاي كوچك

 از خدا میخواهم آنچه را که شایسته توست به تو هدیه بدهدنه آنچه را که آرزو داری ،
زیرا گاهی آرزوهای تو کوچک است و شایستگی تو بيشتر
سیار

 

[ شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, ] [ 22:52 ] [ عبدلرضارضايي ] [ ]